لغات
ضننت به كسر نون : بخل كردن ، حيف آمدن . فرّاء از دانشمند ادب « ضننت » به فتح قرائت كرده است .
اغضيت : چشم پوشى كردن ، صرف نظر نمودن .
قذى [ 6 ] : آنچه در چشم انسان افتد و موجب اذيت و آزار چشم شود .
شجى : غمى كه به هنگام ناراحتى گلو را بگيرد و با وجود آن آب از گلو پايين نرود .
اخذ بكظمه : با حالت خشم و ناراحتى زندگى ادامه يابد .
علقم : درختى است در نهايت تلخى ، و در عرف براى هر نوع تلخى به كار مىرود .