مقرراتی را قبول كردهايم . در اين صورت مانعی ندارد . ولی حق هم دارد .اين گمركها به نظر من اشكالی ندارد . س : در مورد بيمه مسئوليت در ابتدای بحث فرموديد كسانی كه ارثمیبرند ، همانها به ترتيب ضامن هستند . در قاعده من اتلف هم فرموديدخود شخص ضامن است . اينها با هم تناقض پيدا میكند چرا كه فرضا كسیضرری به ديگری میزند و ديهای برای او واجب میشود كه وراثش بايد آن رابپردازند و ديگری خودش ضامن میشود ! ج : قاعده من اتلف در ضمانت مالی است و در حالی كه آن مسئله درضمانت جزائی و جنائی است . اين قاعده مربوط به تلف كردن مال كسی است، ولی آن مسئله در ديههائی است كه بر جان كسی وارد میآيد . س : در مورد مكره كه فرموديد در مسئله دماء ، خودش مسئول است و درمسئله ضرر مالی اكراه كننده ضامن است ، حالا اگر كسی را مجبور كردهاند كهبرود يكی را بزند ، او هم رفته زده و ضرر بدنی وارد كرده مثلا دستش ياسرش را شكسته . اينجا چه بايد كرد ؟ ج : اگر كسی كه مجبور شده ، به اشد از آن كار اجبار شده ، باز هم آناجبار كننده ( مكره ) ضامن است نه اكراه شونده ( مكره ) . س : در مورد مثالی كه زديد : فرضا فردی در خانهای را باز بگذارد . . .، اگر خود اين آدم با آن دزد شريك باشد چطور ؟ ج : خوب مسلما خود او هم دزد به حساب میآيد و هر دو مشتركا ضامنخواهند بود . |