« متاع او شیء من الأشياء يتفاضل فلا بأس بيعه مثلين بمثل يدا بيد فأمانظره فلا يصلح » ( 1 ) . ( باب 13 روايت 2 ) از اين روايت استفاده میشود كه در بيع نسيئه اگر عوضين هر دو جنسباشد حتی 0 با اختلاف هم تفاضل جايز نيست . به طور كلی نسيئه به سه نحوفرض میشود : 1 - اينكه ثمن از نقدين باشد . 2 - اينكه ثمن و مثمن هر دو جنس باشند و مختلف الجنس هم باشند .3 - اينكه عوضين جنس واحد باشد . از روايات بسياری استفاده میشود منع نسيئه در قسم سوم حتی به طورمساوی ( 2 ) و بر طبق همين روايات عدهای از فقها فتوی دادهاند . ( 3 ) واين قول راه تزوير قرض را به صورت بيع نسيئه سد میكند زيرا آنچه شبيهبه قرض است همين نسيئه است ( كه عوضين جنس واحد است ) . در حقيقتچنين موردی به طور طبيعی مورد قرض است و تبديل قرض به صورت بيع برایفرار از ربا است ، و اگر پاورقی : 1 - اظهر اين است كه مراد از اختلاف در اين روايت اختلاف وصف باوحدت جنس است و واضح است كه در اين موارد اگر بيع نقد واقع شود حتیمع التفاضل درست است ، زيرا كه فضل فقط به لحاظ وصف است ولی نسيئه آنممنوع است زيرا كه ممكن است فضل به لحاظ مدت باشد . ( ش ) 2 - البته در خصوص معدود جواز مع الكراهة آمده است . وجه جواز ايناست كه مراد از معدود در اين موارد اموری است كه هيچگونه تقدير نمیشودمثل ثوب و فقط به مشاهده معامله میشود . اين امور در حقيقت هر نوعشمنحصر در فرد است . وجه كراهت شباهت به ربا است . 3 - مكيل و موزون مورد اتفاق است . خلاف در غير مكيل و موزون است . |