زمان كاسته شده بود بالا رود و معادل مال بالفعل شود . ممكن است شما بگوئيد فرقی نيست بين مال فی اليد و مال فی الذمه ازلحاظ ماليت . تفاوت در اين است كه مال فی الذمه مانند مالی است كه درمكانی حبس شده باشد و تا مدتی برای مالك انتفاع به آن ممكن نباشد .جواب میگوئيم همين حبس به طور يقين در ارزش مال تأثير دارد ( 1 ) .يقينا فرق است بين مالی كه در ته چاه است و مالی كه در بيرون چاهمیباشد . فرق است بين مالی كه از گمرك خارج شده است و مالی كه خارجنشده است و عقلا ارزشهای آنها متعادل نيست . لذا اگر صاحب مالی كهمالش در ته چاه افتاده است بخواهد مالش را با مثل آن كه بيرون چاهاست عوض كند لازم است اضافهای هم بپردازد ( 2 ) . پاورقی : 1 - مسلما در ارزش تأثير دارد ، ولی علت تفاوت اين است كه مال درذمه و مال حبس شده از توليد میافتد و سخن ما اين است كه از مال غيرمولد انتظار ولد غلط است و اگر بگوئيد صاحب مال در مقابل عمل تبديل مالمولد خود به غير مولد پول میگيرد ، جواب اين است كه اگر بخواهد به ازاءاينكه به خود ضرر زده پول بگيرد كه واضح است كل مال به باطل است و اگربخواهد در مقابل اين عمل از آن جهت كه منشأ نقصی برای غير است پولبگيرد ، جواب میگوئيم اين همان مطلب است كه ما عنوان خواهيم كرد كه درمقابل عمل اقراض آيا پول گرفتن جايز است يا جايز نيست ؟ به عقيده ماربا نيست ولی اسلام به خاطر حفظ حريم ربا آن را حرام كرده است .2 - پرداختن مازاد در اينگونه معاوضهها به اعتبار اينكه مال محبوس ياغير مقدور التسليم است چون دريد غاصب است ربا نيست ولی در مثلیهاخصوصا مكيل و موزونها اسلام به خاطر حفظ حريم ربا حرام كرده است . |