كسی را وكيل كرد و او هم قبول نمود ، هر زمانی كه بخواهد ، حق دارد اينوكالت را بهم بزند . ولی بيع يا اجاره اينطور نيست . بله ، در معاملاتلازم ، در شرائط بالخصوصی خيار فسخ میگذارند . خيار يك امر ثانوی است .يعنی طبيعت اين عقد لازم است ولی خيار ، يك قرار مجددی است كه روی عقدلازم گذاشته میشود يا قهری است . مثلا بيع يك عقد لازم است اما تا وقتیكه مجلس بهم نخورده طرفين حق فسخ دارند يعنی بعد از انقضاء مجلس ، اينعقد لزوم پيدا میكند . يا مثلا بيع ، عقد لازمی است مگر آنكه يك طرفواقعا مغبون شده باشد ، مسئله ، مسئله معامله نباشد بلكه مسئله كلاه سررفتن باشد ، غبن باشد . در اينجا خيار غبن پيدا میشود . اگر انسان جنسیرا بخرد و بعد متوجه شود كه جنسش معيوب است ، خيار فسخ دارد كه به آنخيار عيب میگويند . چند نوع خيار ديگر هم وجود دارد . اما اگر در اولمعامله شرط كنند " با اسقاط كافه خيارات " در اين صورت معامله ، لازممیشود و ديگری هيچ خياری برای شخص باقی نمیماند . ولی به هر حال طبيعتعقد بيع ، لزوم است . آيا بيمه عقد لازم است يا جايز ؟ حال ببينيم آيا عقدهای مستحدث و جديد را بايد عقد لازم بدانيم يا عقدجايز ؟ اين مسئله نيز در فقه مطرح است كه اصل در همه عقود لزوم است ،اصل اولی در همه عقدها لازم بودن است مگر اينكه دليلی بر جايز بودن داشتهباشيم . بنابراين اگر ما معامله بيمه را معامله بیمانعی تشخيص دهيم ،معامله غير قابل برگشت هم هست . يعنی بيمه گر يا بيمه گزار حق نداردبعد از بستن قرارداد معامله ، آن را بهم بزند ، مگر دو طرف حاضر بشوندكه در اين صورت اسم آن میشود |