نكته جالب اين است كه در روايتی نهی شده است از بيع حنطه و شعير بهطور نسيئه ( 1 ) . روايت از اين قرار است : « عن محمد بن قيس عن ابیجعفر ( ع ) قال : قال اميرالمؤمنين ( ع ) : لا تبع الحنطة بالشعير الا يدابيد ، و لا تبع قفيزا من حنطة بقفيزين من شعير » ( 2 ) . و اين مؤيد همينتوجيه است كه ذكر كرديم . 4 - اگر صحت لا ربا الا فی النسيئة ثابت شود ، اين خودش دليلی است برصحت آنچه ما گفتهايم كه تحريم ربای معاملی نسيئه به منظور شد حيله ربایقرضی است و تحريم ربای معاملی نقد نه از آن جهت است كه ربای واقعیاست ، برای حفظ حريم ربا است . زيرا آنچه كه ممكن بوده است حيلهای شودبرای ربای قرضی ، همان بيع نسيئه است . و اگر بگوئيم ربای معاملی در نقد هم جاری است بايد چنين توجيه شود كهنظر پيغمبر اكرم ( ص ) اين بوده است كه مبادله جنس به مثل خود هرگز بهصورت تفاضل نباشد تا شكل ربا در متخيله مردم وجود نداشته باشد يعنی برایكسی مبادله مثل به مثل و زياده به هيچ نحو معهود نباشد ، و اين خود نوعیحريم است نظير حرمت نكاح محارم كه حريم زنا است . پاورقی : > رواياتی كه اتحاد را از شخص پيغمبر اكرم ( ص ) نقل میكند . 1 - بر عكس ، اين روايت مؤيد وحدت است زيرا در مطلق ربويات بيعنسيه با وحدت جنس نيست . 2 - وسائلج 2 ، ابواب ربا ، باب 8 ، روايت . 8 |