ضرر بزند چنانكه بعضی لباسها هست كه اگر يك دفعه آب به آن برسد ديگربه درد نمیخورد . يا به فرض ، حيوانی در جائی بسته شده است ، مثلا يككسی اسب خودش را به درختی يا تيری بسته است . اگر فرد ديگری برود و آناسب را باز كند و آن حيوان فرار كند و گم شود ، اين فرد ضامن آن حيواناست . يا مثلا مرغ كسی در قفس است . اگر شخصی در قفس را باز كند و آنمرغ بيرون برود ، آن شخص ضامن است . اگر چوپانی گلهای را رعايت میكند، چنانچه كسی بيايد آن چوپان را بردارد و به زور از آنجا ببرد و گله بیچوپان بماند و بعد به اين گله خسارتی وارد شود ، در اينجا میگويند دوحالت پيش میآيد : يك وقت خسارتی تصادفی وارد میشود كه احيانا اگرچوپان هم میبود آن خسارت وارد میشد . اين ، حكم مغصوب را ندارد كه آنشخص ضامن باشد . ولی يكوقت هست كه اين گله در جايی است كه در معرضحمله گرگ و درندگان امثال آن است . چوپان بايد باشد كه گله را حفظ كند، يعنی واقعا نبودن چوپان منشأ خطر است . در اين صورت شخصی كه اين كاررا كرده ، ضامن است . در اين زمينه مثالهای زيادی است كه بعضی را ذكرمیكنيم . اگر كسی در خانه ديگری را باز بگذارد و بعد دزد بيايد و چيزی ببرد ،آيا آن فرد ضامن است ؟ در اينجا میگويند : ضامن نيست . توجه كنيد !اينها فقط قاعده است ، اجتهاد است . در اصل ما فقط يك قاعده من اتلفمال الغير فهو ضامن داريم كه فقيه اين قاعده را گرفته و آن را در موارد ،تطبيق میكند و همه حرف فقيه هم اينست كه در كجا اتلاف نسبت داده میشودو در كجا نمیشود . |