درآمدش وافی به خرجش نباشد و احتياج به قرض الحسنه يا نسيه يا اجارهپيدا كند ، ذمهاش تا مدتی كه توازن زندگيش بهم خورده مشغول است و امااز ساعتی كه توازن برقرار میشود ، ديگر چيزی علاوه نبايد بدهد ، فقط قروضگذشته به ذمهاش باقی است ، بر خلاف ربا كه از آن به بعد هم باز بايدسود پول بدهد . سر مطلب اين است كه در اجاره انسان واقعا از عين مردماستفاده میكند و منافع آن را تفويت میكند و از ساعتی كه نيازش به آنمنافع سلب شد ديگر اجاره نمیدهد . خلاصه مطلب وقتی كه میبينيم اگر شخص به حالی درآمد كه از روز معين ،درآمد و خرجش متكافی بود و كوچكترين نيازی به ثروت غير نداشت ، درصورت اجاره ، پرداخت مال الاجاره موقوف میشود ، در صورت ربا خير .علت مطلب اين است كه مال الاجاره مربوط است به استفاده واقعی و عملیاز مال غير ولی ربا با استفاده و بهره برداری عملی ارتباط ندارد . البتهتفاوت ديگری هم در كار هست و آن اينكه در اجاره عين مال رد شده و درربا فرض اين است كه عين مال رد نشده به مالك . ولی هنگامی كه تحليلمیكنيم میبينيم علت تفاوت ، رد شدن و نشدن به مالك نيست ، علتتفاوت اين است كه اجاره با استيفاء عملی از مال غير كه مستلزم مولدبودن آن است بستگی دارد و ربا بستگی ندارد . 2 - يكی ديگر از عللی كه برای حرمت ربا میتوان ذكر كرد آن چيزی استكه غزالی در باب الشكر احياء العلوم ذكر كرده و در آخر جلد دوم الميزاننقل شده ( 1 ) . خلاصهاش اين است كه پول پاورقی : 1 - اين علت ، مخصوصا شامل قرضهای توليدی و انتاجی هم هست به خلافعلتی كه > |