كوچكی از شيخ محمد ابو زهره هست . در آن كتاب به طور مشوش مطالبی ذكرشده و نظم منطقی ندارد . چيزی كه در آنجا به چشم میخورد در فلسفه حرمتربا اين است كه جلو قدرت و نفوذ و سيطره سرمايه گرفته شود ، بدون آنكهدر اطراف اين مطلب توضيحی داده شود . ولی ما میتوانيم در اينجا بيانخاصی ذكر كنيم از اين قرار : در ربای توليدی نوعی همكاری سرمايه و كارگر است بر خلاف تجارت كه باسرمايه شخصی باشد و بر خلاف اجاره كاری كه بر اساس شركت سرمايه و كاربرای توليد نيست بلكه بر اساس انتفاع شخصی از اثر سرمايه ديگری است .از اين جهت ربای توليدی نظير مضاربه و نظير كارخانه داری بر اساس مزددادن است . در توليد ، هم سرمايه دخيل است و هم كار ، احيانا طبيعت و كار سببتوليد میشود مثل كشاورزی . در شركت سرمايه و كار بايد ببينيم كه سرمايهبايد در خدمت كار باشد يا كار بايد در خدمت سرمايه باشد يا هيچكدامنبايد در خدمت ديگری باشد ؟ میتوان گفت در مضاربه هيچكدام در خدمتديگری نيست ، و در استخدام برای توليد ، كار در خدمت سرمايه است و درربا سرمايه در خدمت كار است . به اين بيان ابتداء به نظر میرسد كه ربایتوليدی كه امروز رايج است خصوصا با در نظر گرفتن اينكه بهره از حد معينیتجاوز نكند نه تنها مشروع است بلكه بر مضاربه و بر مزد ترجيح دارد زيراربا به منزله مزد دادن به سرمايه است ، كار سرمايه را در خدمت خودگرفته است . ولی اين بيان درست نيست بلكه قضيه كاملا بر عكس است |