يكون باع حنطة بحنطة بزياده " سپس مرحوم سيد میفرمايد : " و نظره فیذلك الی التعليل « فی خبر علی بن جعفر عن أخيه قال : سألته عن رجل لهعلی اخر تمر أو شعير أو حنطة / يأخذ بقيمته دراهم ؟ قال ( ع ) اذا قومهادراهم فسد لأن الأصل الذی يشتری به دراهم فلا يصح دراهم بدراهم » " .6 - معامله را به صورت دو هبه در آوردند ، هر كدام جنس خود را بهديگری ببخشد بدون قصد معاوضه يا اشتراط هبه در هبه . 7 - معامله را به صورت اقراض از طرفين در آورند و سپس تبارؤ كنند .8 - دو مقدار متساوی را معاوضه كنند و زياده را صاحب زياده همه كند .9 - ضم غير جنس مثلا هزار درهم و يك دينار را به دو هزار درهم معاملهكنند . اين قسم نيز در روايات آمده است ( 1 ) . 10 - تبديل بيع به مصالحه ، بنابر اينكه رباء معاملی را در خصوص بيعجايز ندانيم چنانكه فتوای مرحوم آقا سيد ابوالحسن است و اين در رباءمعاملی است ( 2 ) . پاورقی : 1 - بايد توجه داشت كه در مثال مذكور كه در روايت آمده است چون بيعصرف است تقابض فی المجلس لازم است و حيله رباء قرضی نمیتواند باشد .در حقيقت چنين معاملهای وقتی عملا وقوع پيدا میكند كه واقعا شخصی بخواهديك دينار را با هزار درهم معاوضه كند بدون اينكه احتياج به قرض داشتهباشد و موضوع اجل به حساب آيد . ( آنچه عملا وجود داشته و تصحيح شده كارصرافها بوده است ) 2 - شمارههای 5 و 6 و 7 و 8 و 9 ( از طرق فرار از ربا ) در مسئله 61عروه و شماره 4 در مسئله 56 آمده است . شمارههای 1 و 2 و 3 و 4 و 5 و 9و 10 در مورد رباء قرضی و شمارههای 3 و 5 و 6 و 7 و 8 و 9 و 10 در موردرباء معاملی قابل اجرا است . |