میدهد . عبارت اين است : « كل شیء لك حلال حتی تعرف انه حرام بعينه ». مثل باب طهارت و نجاست است . در برخی مسائل خود شارع بنايش را برتسهيل گذاشته . شارع از احكام طهارت و نجاست خود دست برنداشته ولی درمرحله تحقيق و اثبات هم نهايت سهولت را قائل شده . میگويد تا صد در صديقين نداری كه چيزی نجس است بگو پاك است : « كل شیء لك طاهر حتیتعلم انه قدر » . تا رويش به اصطلاح نتوانی قسم بخوری ، بايد بگويی پاكاست . اين يك حكم تسهيلی است كه شارع قائل شده . اينجا هم همين طوراست . شما ممكن است درصد احتمال ، نود و نه احتمال بدهيد كه اين جايزهاز همان عين ربا است ولی اگر يك احتمال هم بدهيد كه از غير ربا است ،شارع میگويد همان يك احتمال را بگير و آن نود و نه احتمال را نديده بگير. هر كس كه يقين دارد نگيرد . - من ثابت میكنم كه از مورد ربا است . برای هر كس كه ثابت كرديد او هم نبايد بگيرد . ولی هر كس تا مادامیكه برای او ثابت نشده میتواند بگيرد . ما داريم مسئله را میگوئيم . اگربرای كسی ثابت است ولی آن را نديده میگيرد البته برای او حرام است .مثل قصه آن طلبهای كه سگ آمده بود در اطاقش ، چشمانش را بسته بود ومیگفت پيش پيش برو گر به . صحبت اين است كه اگر برای كسی ثابتنيست ، برای او حلال است . اعانت به اثم اشكال اين نيست كه اين جايزه را از كجا میگيرند . |