ليكن وجه ديگری به نظر میرسد كه اگر تمام باشد اختصاص دارد به قرضهایتوليدی ، به طوری كه بايد گفت تحريم ربا در قرضهای مصرفی و توليدی به دوملاك متفاوت است . مقدمتا بايد بگوئيم مال دارای دو نوع منفعت ( 1 ) است منفعت بالفعلو منفعت بالقوه . در قرضهای مصرفی قرض گيرنده غرضش انتفاع به منافعبالفعل است مثلا گندم را قرض میكند برای آنكه بخورد ولی در قرضهایتوليدی غرضش انتفاع به منافع بالقوه است يعنی آنچه را كه قرض میكند بهصورت مال التجاره است كه منفعت بالفعل آن مقصودش نيست بلكه مقصودمنافعی است كه به جز تجارت يا صناعت روی آن پيدا میشود . البته مالقابليت برای جر چنين منافعی را دارد و به سبب همين قابليت هم ارزشدارد ولی ارزش مشروط . ( 2 ) مشروط به اينكه قابليت مذكور از آفات وعاهات پاورقی : 1 - دو نوع منفعت نيست بلكه هر مالی هم قابليت مصرف شدن دارد و همقابليت توليد . حد اقل از قدرت توليد ، مال التجاره واقع شدن است .احيانا ممكن است مالی قابليت مصرف داشته باشد و قابليت توليد نداشتهباشد مثل منافع خانهای كه با استيجار تملك شده ، و ممكن است بر عكسقابليت توليد داشته باشد و قابليت مصرف نداشته باشد مثل بعضی از بذرها، و به هر حال ماليت دارد . 2 - آيا مقصود اين است كه خود مال التجاره ارزشش به واسطه اينقابليت است يا مقصود اين است كه اين قابليت ارزش علاوه ايجاد میكند ؟اما شق اول بالضروره باطل است ، و اما شق دوم : پس خود قابليت ، امرارزشداری است و خود اين امر ارزشدار به فروش میرسد خواه به فعليت برسديا نرسد . و اما اينكه گفته شده اگر منفعتی به دست نيايد كشف میكند كه مالك ازاول مالك آن نبوده ، دليل بر اين است كه خود قابليت ارزش ندارد ،ارزش مربوط است به همان منفعت و البته آن منفعت مادامی تعلق دارد بهمالك اولی كه اصل مال در ملك او باشد > |