( پولی كه ذخيره شود هر سال زكات در آن واجب میشود تا از حد نصاب تنزلكند ، ولی اگر قرض داده شود از صورت ذخيره بودن خارج میشود و زكات بهآن تعلق نمیگير د ) . خلاصه اينكه اين تدبيری است از جانب شارع كهنخواسته است قرض دادن را مستقيما واجب كند ولی خواسته است آنرا برپايه عواطف و احساسات اقامه كند و اين زنده كردن عواطف كاری عاقلانهاست به طوری كه اگر رفع حاجت محتاجان به طريق ديگر هم ممكن بود ( مثلابر عهده دولت گذاشتن ) شايسته نبود ، چنانكه ارسطو در نظير اين مسئلهگفته است كه مالكيت شخصی موجب بروز صفت جود و ايثار در اشخاص میشود، و اگر مالكيت شخصی نباشد اين استعداد بشری فعليت پيدا نمیكند . اشكال وجه مزبور برای تحريم ربا ، در قرضهای مصرفی كاملا صحيح است ولی درقرضهای توليدی به هيچ وجه جاری نيست ، زيرا كه در قرض توليدی ، قرضگيرنده فقير نيست و چه بسا كه مالك مليونها ثروت باشد و از قرضی كهمیگيرد استفادههای زيادی كند كه يك قسمت از آنرا به قرض دهنده میدهد (1 ) .پاورقی : 1 - ممكن است بگوئيم تحريم ربا در قرضهای توليدی ، حريم ربا در قرضهایمصرفی است . يعنی برای آنكه قرض مصرفی را به صورت قرض توليدی درنياورند ، اسلام ربا در مطلق قرض را تحريم كرده است ، به علاوه اينكه اينتحريم در فراهم ساختن زمينه برای اصطناع معروف بسيار مؤثر است ، زيرااگر دو نفر قرض بخواهند يكی قرض مصرفی و ديگری قرض توليدی مسلما انسانقرض توليدی با ربا را بر قرض مصرفی بی ربا مقدم میدارد و چون هميشهزمينه برای قرض توليدی فراهم است ، قرض الحسنه > |