اينها قبلا به صورت يك زوج نبودند ، بعد از اين به صورت يك زوج درمیآيند . [ و معنی ] زوجت . . . نه اين است كه من اين زن را به ازایاين مبلغ زن تو قرار دادم ، بلكه اين است كه شما دو نفر قبلا دو فردبوديد ، حالا شديد يك زوج . پس در عقد حتی لازم نيست كه معاوضه هم دركار باشد . نه تنها ثمن و مثمن لازم نيست ، بلكه معاوضه هم لازم نيست ،مثل عقد نكاح كه استثنائا در ميان عقدها اينطور است . مسئله ديگر اين است كه ما در فقه ابوابی داريم در باب عقود وايقاعات ، مثل بيع ، اجاره ، وكاله ، وديعه ، جعاله ، حواله ، كفالت ،ضمان . آيا هر معاملهای كه صورت میگيرد ، الزاما بايد داخل در يكی ازهمين ابواب شناخته شده فقه باشد كه اگر از اين ابواب خارج شد ، ديگر بهرسميت شناخته نمیشود ؟ به عبارت ديگر آيا هر معاملهای كه صورت میگيرد، بايد ببينيم بيع است يا اجاره يا . . . ؟ و اگر ديديم داخل در هيچيكاز اينها نشد بگوئيم پس ديگر قطعا درست نيست ؟ يا نه ، هيچ ضرورتیندارد كه داخل در يكی از اين معاملات باشد . ممكن است معامله مستقلیباشد و شرعا صحيح باشد ، زيرا ما در ادله فقهی به اصطلاح يك عمومات كليهداريم كه مطلق معاملات را تصحيح میكند الا آن معاملهای كه استثنا شده است. يعنی اصل در هر معاملهای صحت است مگر آن معاملهای كه استثنا شده باشدو داخل در مستثنیها باشد ، مثلا داخل در قمار يا ربا باشد . بنای فقها بر اين مطلب دوم است . میگويند ما يك كليات داريم مثل :« اوفوا بالعقود ». قرآن گفته به هر پيمانی كه با يكديگر |