اين است كه هيچگونه از آن نمیتوان منتفع شد البته اين سخن باطل استزيرا اگر چنين بود مالكيت اصل پول هم صحيح نبود ، زيرا آنچه كه نافعنيست ارزش هم ندارد . و اگر مقصود اين است كه انتفاع به پول فقط برایمالك آن ممكن است و غير مالك نمیتواند از آن منتفع شود ( زيرا كهفائده پول منتقل ساختن اموال معادل آن است به ملك صاحب پول ( 1 " ( 2) اين سخن درست است ولی نبايد از آن تعبير به عقيم بودن كرد . ( 3 )توضيح بيشتر اين است كه قابليت پول برای اينكه به وسيله آن كسب اموالديگر شود صفتی است كه موجب ارزش پول شده است . درست است كه ارزشبالذات برای بدل است ولی وجود همين استعداد تبديل در پول موجب ارزشپول است ، يعنی صاحب پول از همين خاصيت پول منتفع میشود همان طوری كهصاحب بذر از استعداد بذر منتفع میشود و همين استعداد و ارزش آن ملاكماليت پول و بذر است . خلاصه آنكه بعضی از اموال قابل اجاره دادن هست وبعضی قابل اجاره دادن نيست يعنی در بعضی از اموال ممكن است منافع رامالك يا غير مالك استيفا كند و در بعضی ديگر ( پول ) غير مالكنمیتواند منفعت آنرا استيفا كند ، و اين غير از عقيم بودن و پاورقی : 1 - اگر فرض كنيم كسی آن را اجاره كند نمیتواند از آن منتفع شود زيراكه اگر عين بر ملك مالك اول باقی است پس مبادله آن هم موجب انتقالبدل به ملك مالك اول است ، و اگر بر ملك مالك اول باقی نيست اجارهنيست . لذا میگوئيم انتفاع به پول برای غير مالك ممكن نيست .2 - بلكه مقصود اين است كه پول مولد نيست يعنی نمیتواند اضافه ارزشايجاد كند مگر بالقوه يعنی به اينكه تبديل شود به كالای مولد . 3 - تعبير به " عقيم " بسيار درست است زيرا مقصود عدم توليد است وعدم توليد اعم است از عدم نفع . |