در اين مورد میگوئيم كه اين غير از رباء معمول و مورد بحث است . ايناستثمار و استغلال مال و به عبارت ديگر سرمايهداری نيست ، اشبه است بهاجير شدن و مزد گرفتن . واضح است كسانی كه ربا میگيرند ، در مقابل عملقرض نمیگيرند بلكه به عنوان منفعت پول میگيرند ، يعنی فائده را ثمرهمشروع و مولود قانونی پول میدانند كه هر چه زمان بگذرد به مقياس زمان برفائده میافزايند . و اما اگر كسی بخواهد واقعا در قبال عمل قرض اخذ ثمن كند حرمت آنمعلوم نيست ، و اگر دليلی بر حرمت آن باشد غير از دليل بر حرمت ربااست . البته بعيد نيست كه اين هم تحريم شده باشد برای حفظ حريم حرمترباء يعنی برای اينكه مردم رباء را به اين صورت در نياورند ، تحريم شدهاست . [ در اينجا سؤالی مطرح میشود و آن اينكه ] وقتی بگوئيم اخذ مال در قبالعمل قرض همواره صحيح است ، چه چيز ممكن است داعی شود كه كسی از اين حقچشم بپوشد و ربا بگيرد ؟ بايد توجه داشت كه ارزش عمل قرض بر حسب قلت و كثرت مال قرض دادهشده تفاوت میكند و نبايد گفت كه عمل قرض در هر حال يك ارزش دارد ،زيرا واضح است كه ارزش اين عمل به خاطر آن است كه رفع يد از مال خودكرده و آن را در اختيار ديگری گذاشته است . البته هر چه اين مال بيشترباشد انتفاع قرض گيرنده به آن بيشتر است و لذا صحيح است كه ربا را درمقابل عمل قرض بگيرد و معهذا به ميزان مقدار مال قرض داده شده بگيرد . |