مال در قبال اعمال حق فسخ يا اسقاط آن . واضح است كه كار انجام شده دراين موارد از لحاظ صرف انرژی چندان ارزشی ندارد ( بلكه اصلا ارزش ندارد) ولی از لحاظ اين كه يك راه قانونی را باز میكند يا میبندد برای انسانمفيد واقع میشود . واضح است كسانی كه تحصيل ثروت را منحصرا از راه كارصحيح میدانند و مقصودشان كاری است كه مولد باشد ، و اين نوع را صحيحنمیدانند ، در حالی كه عقلا و شرعا صحيح است . 4 - فاصله طبقاتی برخی گفتهاند كه نظام رباخواری موجب پديد آمدن فاصله طبقاتی فاحشاست ، اجتماع در چنين رژيمی به دو طبقه قوی بسيار قوی و ضعيف بسيارضعيف منقسم میشود و علی الدوام اين اختلاف رو به تزايد است تا منتهیمیشود به از بين رفتن طبقه ضعيف و سپس قوی و انهدام اجتماع ( 1 ) .اشكال اولا محذور مذكور اختصاص دارد به رباهای مصرفی و با تحريم آنها و اقامهقرض الحسنه محذور بر طرف میشود . ثانيا اگر مقصود اين است كه صرف اختلاف طبقات به هر نحو كه باشدصحيح نيست ، قبول نداريم زيرا آنچه باطل است اختلاف و تبعيض در قانوناست ( خواه در وضع قانون يا اجراء آن ) و اما اختلافهائی كه بر اساستفاوت استعدادهای طبيعی و اختلاف فعاليتها پيدا میشود صحيح است و عينعدل است و نيز قوام اجتماع به آن است . و اگر مقصود اين است كه نظامرباخواری موجبپاورقی : 1 - گويا مقصود اين نيست كه چون فاصله طبقاتی ظلم است حرام است ،بلكه مقصود اين است كه چون فاصله طبقاتی موجب از بين رفتن بشر و زوالاجتماع است ( ولو بر پايه عدل هم باشد ) صحيح نيست . |