صبی جوهری است كه در او يك سلسله تغييرات كمی و كيفی پيدا میشود و رجلمیگردد . اين تغييرات همه تدريجی و علی سبيلالحركة است . ما يك سلسله تغييرات دفعی هم داريم كه استكمال هست ولی تغيير تدريجینيست ، بلكه تغيير دفعی است . مثل كون العالم من الجاهل ، تبديل شدنجاهل به عالم . در اينجا حركتی در كار نيست كه تدريجا جاهل خود به خودتبديل به عالم شود ، همانطور كه صبی رجل میشد . ( ممكن است ) كه مثلا دريك وقت در اثر تعلم يا تفكر شخص عالم شود . بنابراين بيان ارسطو شامل استكمالات دفعی نيست . علاوه بر ايناستكمالات تدريجی هم كه ارسطو آن را بيان كرده خود بر دو قسم است كهبيان ارسطو فقط شامل يك قسم آن است ، و قسم ديگر را شامل نمیشود . پساين يك ايراد كه بر حرف ارسطو وارد شده ، كه ارسطو استيفای اقسام رانكرده است . سؤال : در استكمال دفعی مادهای نيست كه استكمال شود . استاد : فرق نمیكند دفعی و غيردفعی . - : اينكه شما میفرمائيد جاهل عالم میشود در اينجا مادهای نيست كهاستكمال صورت گيرد . اگر ماده باشد حركت هم حتما در آن هست .استاد : نه ، ارسطو و ابوعلی و امثال اينها تبديل آب به هوا و ماننداين را هم دفعی میدانند . به عقيده اينها در اين مورد آنا صورت مائيتزايل میشود و صورت هوائيت حادث میشود . اينها قائل به كون و فسادهستند . اينها فقط درباب بعضی از اعراض قائل به حركت هستند ، ولیتغييرات جوهری را دفعی میدانند كه از طريق كون و فساد صورت میگيرد . |