بواسطه وجودات علمی معقولند . ولی وجودات علمی بدون واسطه چيزی . پس" فيكون من جملة تلك المعقولات . . . بلاواسطة " يعنی خود همان صورعلميه ، وجودشان بدون وساطت يك علم است . آن وجودات عينی به تبع يكوجود علمی فائض میشوند ، ولی اينها بدون تبعيت از شيئی فائض میشوند .[ در آخر هم میخواهد بگويد : ] اين ديگر اختصاص ندارد كه ما صور را ازلوازم ذاتحق بدانيم يا به منزله وجود مفارق بگيريم يا حتی آنها را درنفسی يا عقلی قائل شويم ، باز هم يك نظام سببی و مسببی هست . |