بيان مرحوم حاجی سبزواری از برهان وسط و طرف در اينجا تقرير بيان شيخ تقريبا تمام است . اكنون عبارت مرحوم حاجیسبزواری را ببينيم و بررسی كنيم كه چقدر با سخن شيخ تطبيق میكند . میگويد: " ومن دليل الوسط والطرف و هوالذی قرره الشيخ فی الهيات الشفا ،محصوله ان كلما هو معلول و علة معا فهو وسط بين طرفين بالضروره ، فلوتسلسلت العلل الی غيرالنهاية لكانت السلسله غيرالمتناهيه أيضا علةومعلولا أما انها علة فلانها عله للمعلول الاخير . وأما انها معلولة فلاحتياجها الی الاحاد . وقد ثبت أن كلما هو معلول و علة فهو وسط ، فيكونالسلسله الغير المتناهية وسطا بلاطرف وهو محال ، فلابد أن ينتهی الی علةمحضه ( 1 ) . مرحوم حاجی عين عبارت شيخ را ذكر نمیكند و به بيان خودش آن را میآورد. ( میگويد محصول بيان شيخ اين است كه ) هر چيزی كه هم علت باشد و هممعلول ، وسط و ميان دو طرف است بالضروره . ( اگر سلسله علل تا بینهايتادامه يابد ) لازم میآيد كه اين سلسله غيرمتناهی هم علت باشد و هم معلول. اين سلسله علت است برای اينكه اينها علت برای معلول اخير هستند ، ومعلول است چون جمع احتياج به افراد دارد . ببينيد ، مرحوم حاجی مطلب را با اين بيان ذكر كرده است كه اگر ما يكسلسله علل غيرمتناهی داشته باشيم كه معلول هم باشند ، لازم میآيد كه اينسلسله غيرمتناهی وسط بلاطرف باشد ، يعنی هم علت است و هم معلول بدوناينكه علت داشته باشد . چرا علت است ؟ چون تمام سلسله ، علت معلولاخير است .پاورقی : 1 - [ شرح منظومه ، المقصد الاول ، الفريده السابعه ، غرر فی احكامالمشتركة بين العلة والمعلول ] . |