اينكه میگويند ماهيت واجبالوجود عين انيت او است ، يا واجبالوجودلاماهية له ، چه میباشد ، تا بتوانيم بعدأ به سراغ برهان مطلب برويم .
وجود مطلق در اصطلاح امروز
در اينجا يك مطلب ديگر را كه در زبان امروزيها بيان میشود در نظربگيريد . در زبان امروزيها گاهی گفته میشود كه واجبالوجود يعنی ذاتمطلق ، كمااينكه در تعبير قدما هم احيانا ذات مطلق آمده است . قدما بهذاتی مغاير وجود در واجبالوجود قائل نيستند ، به همين جهت هم اگربگويند ذات مطلق [ اشكالی پيش نمیآيد ] چون ذاتش عين وجود است ومنظور همان وجود مطلق است .
ما عدمهائيم هستیها نما |
تو وجود مطلق و هستی ما |
پس اگر قدما ذات مطلق يا وجود مطلق بگويند منظورشان يك معنا است .و اگر میخواهند ذات مطلق را انكار كنند مقصودشان اين است كه ذاتی كهماهيت ندارد وجود ندارد ، حال چه اين گروه منكر واجبالوجود باشند و چهواجبالوجود را قبول داشته باشند . اينها میگويند هر چه وجود دارد ماهيتدارد ، هر موجودی را شما بايد ذات متصف به وجود در نظر بگيريد ،واجبالوجود را هم بايد ذات متصف به وجوب وجود در نظر بگيريد . پسنقطه مقابل كسانی كه در قديم معتقد به مطلق بودن واجبالوجود بودند ،كسانی هستند كه برای واجبالوجود ماهيت قائلند . لازمه ماهيت هم چنانكهگفتيم محدود بودن است . پس مطلق در اصطلاح قدما به معنی نامحدود بودناست . میخواهيم روشن كنيم كه آيا مطلق در اصطلاح قدما با مطلق در اصطلاحامروزيها يكی است يا فرق دارد ، و اگر فرق میكند اختلافشان در چيست ؟امروز وقتی اصطلاح مطلق را بكار میبرند . مقصودشان در مقابل نسبی استنه در مقابل ذی ماهيت . چطور ؟ به اين معنا كه وقتی میگوئيم يك شیءمطلق است ، معنايش اين است كه در همه حال و در همه شرايط و در همهزمانها و مكانها و بر