علم ذات به ذات علم ارتسامی نيست ، علم حضوری است و در آنجا اتحادعاقل و معقول است . در اين جهت كسی با شيخ بحثی ندارد . ولی در علمواجب به غير نظريه شيخ اين است كه علم ارتسامی است . مقصود از علمارتسامی چيزی نظير علم حصولی است . يعنی علم و معلوم يكی نيست . گفتيماز اين جهت شبيه علمهائی است كه ما از اشياء خارجی داريم . علم ما بهاشياء خارجی به تبع يك سلسله صورتهائی است كه از اين اشياء در نزد مااست . با اين تفاوت كه علم ما به اشياء علم انفعالی است ، يعنی علمیكه متأخر از معلوم است و معلوم منشأ اين علم است . ولی علم حق تعالی بهاشياء علم فعلی است ، يعنی علمی است كه آن علم منشأ معلوم است . وگفتيم كه بطور كلی علم دو جور است : گاهی وجود عينی معلوم |