درباب حق تعالی هم میگوئيم كه هم صفات ثبوتيه دارد و هم صفات سلبيه .يعنی وقتی كه صفاتی را برای حق تعالی اثبات میكنيم ، مستلزم اين است كهصفات ديگری را سلب بكنيم . البته اين تفاوت ميان واجبالوجود و اشياءديگر است كه درباب واجبالوجود ، آنچه را كه سلب میكنيم خود سلب است. يعنی در واقع يعنی يك امر ايجابی اثبات میشود و هزاران امر ايجابیديگر نفی میگردد . مثلا میگوئيم اين سفيد است . اين اثبات يك امرايجابی است . بعد میگوئيم سبز نيست . سبزی نيز به همان اندازه كه سفيدیايجابی است ، ايجابی میباشد . با اثبات يك امر ايجابی ، يك امرايجابی ديگر را نفی كرديم . میگوئيم شيرين است ، پس ترش نيست . ترشیبه همان اندازه اثباتی است كه شيرينی اثباتی است . ولی درباب واجبالوجود خواهيم گفت كه هيچ امر اثباتی از واجبالوجودنفی نمیشود . "« له الاسماء الحسنی 0 " ( 1 ) ، " و لله الاسماء الحسنی" ( 2 ) هر صفت كمال و وجودی كه باشد در او اثبات میشود . و هر چه كهاز او نفی میشود نقص است . اين است كه میگويند : لاسلب هناك الا سلبالسلب ، ولا فقد هناك الافقد الفقد . پس اين تفاوت بين واجبالوجود و ساير اشياء هست . ولی اين مطلب دراصل درست است كه هر جا تصديق هست ، انكار هم هست ، و هر جا كه اثباتهست ، سلب هم هست ، اين به طور اجمال درست است . ولی اين نبايد برایما منشأ اشتباه شود . ما بايد دو اشتباه را در اينجا يادآوری كنيم : پاورقی : 1 - سوره اسراء / 110 ، طه / 8 ، حشر / . 24 2 - اعراف / . 180 |