علم حصولی به علم حضوری انسان به خود آيا به دليل اينكه علم انسان به خودش علم حضوری است ، امكان ندارد كهيك علم حصولی هم به خودش پيدا بكند ؟ آيا چنين چيزی تصوير دارد كهانسان ، ورای اين علم حضوری ، به خودش علم حصولی داشته باشد ؟ البتهبدون اين علم حضوری محال است ، همانطور كه گفتيم . ببينيد ، حيوان به خود علم حضوری دارد ، كودك هم به خود علم حضوریدارد ، اما ببينيم اين مسأله علم به علم ، كه میگويند تفاوت آدم بزرگسالبا كودك است ، چيست ؟ كودك ، من خود را همانطور میيابد كه آدمبزرگسال من خود را . ولی آدم بزرگسال در عين اين كه خودش را میيابد ،اين يافتن خودش را هم بار ديگر میيابد ، يعنی میداند كه خودش را میيابد. و اين در واقع قدرت بازگشت به خود ، و آوردن يك تصويری از خود پيشهمان خودی كه بالذات حاضر است ، میباشد . اين البته هست ، و شكی نيستكه ممكن است ، و هميشه اين چنين است . و فرق بين انسان و حيوان ، و حتیانسان بزرگسال و انسان ابتدائی و كودك و انسان خيلی وحشی در همين جهتاست كه انسان میتواند به خودش و به سوی خودش برگردد . يعنی انسان بعداز اينكه به خودش علم حضوری دارد و اشياء را به علم حصولی میيابد و بايك دستگاه عكسبرداری از اشياء عكسبرداری میكند و آن عكسها را پيشخودی كه آن خود بالذات پيش خودش حاضر است جمع میكند ، میتواند برگرددو يك تصويری هم از خودش پيش همان خودی كه بالذات خودش را درك میكند، بياورد . اصلا مسأله علم به علم به طور مطلق ، و اين كه انسان قدرت علمبه علم خود دارد ، [ همين است ] . يك وقت انسان میداند و نمیداند كهمیداند . يك وقت هم انسان میداند و میداند كه میداند . كمااينكهدرنمیداند همچنين است كه يك وقت انسان نمیداند و میداند كه نمیداند ،يعنی از اين حالت جهل خودش به نحو علم حصولی يك عكسبرداری در ذهنخودش كرده است . و يك وقت هم نمیداند و نمیداند كه |