يك وقت شما ماهيتی را بشرط عدم شیء اعتبار میكنيد . مثلا انسان رابصورت انسان غير عالم اعتبار میكنيد ، انسانی كه علم نداشته باشد ،انسان بشرط عدم علم . اين را میگويند ماهيت بشرط لا ، يا ماهيت مجرده .يك وقت هم هست كه شما ماهيت را اعتبار میكنيد بدون اين كه وجودشيئی را اعتبار كرده باشيد و بدون اين كه عدم آن را اعتبار كرده باشيد .يعنی مثلا فقط انسان را اعتبار میكنيد . اين را میگويند ماهيت لابشرط ياماهيت مطلقة . پس ذهن ما گاهی يك ماهيت را مطلق اعتبار میكند ، گاهی مجرد ، و گاهیمخلوط . و به عبارت ديگر ، گاهی لابشرط ، گاهی لابشرط است و گاهی بشرطشیء . قهرا به دنبال اين تقسيم بندی ، گفته اند كه در اين سه قسم ، مقسمچيست ؟ حتما يك چيزی هست كه گاهی لابشرط است و گاهی بشرط لا است وگاهی بشرط شیء . و مقسم هميشه بايد اعم از همه اقسام باشد ، هميشه اينجور است . اعم است يعنی اينكه لابشرط از همه اقسام است . خوب ، اگرمقسم اعم باشد خود میشود لابشرط . و اگر لابشرط شد كه میشود يكی از آناقسام . چگونه میشود كه مقسم عين قسم باشد ؟ آمدهاند اينجا دقيق شدهاند و فرق بين لابشرط مقسمی ولا بشرط قسمی رامشخص كردهاند . گفتهاند كه لابشرط قسمی خودش لابشرط است ، ولی لابشرطیاست كه يك قسم از اقسام لابشرط مقسمی است . اين لابشرط است ، آن هملابشرط ، در عين حال آن ماهيت لابشرط مقسمی به نحوی است كه از لابشرط قسمیاعم است . چگونه ؟ گفتهاند كه لابشرط قسمی آن است كه مطلق است ، قيدش اطلاق است . پسلابشرط قسمی لابشرط از تجرد و اختلاط است . ولی مقيد است به لابشرطيت ،يعنی مقيد است به اطلاق . اما لابشرط مقسمی حتی از قيد لابشرطيت هم مطلقاست ، مطلق است از هر قيدی حتی از قيد اطلاق . پس اين اعم است و بهاصطلاح مبهم است ، بلاقيد است ، بلاشرط است از هر شرطی حتی شرط اطلاق .البته حالا روی |