ناشی میشود ، در مرتبه او نه حد وجود دارد و نه عدد . و اگر او واحد استبه معنای اين نيست كه عدد واحد است . به آن معنا كه درباب اعداد وحدتصدق میكند درباب خداوند صدق نمیكند . وحدت و حد هر دو از مرتبه فعلخداوند انتزاع میشود . اين معنا قهرا يك معنای سلبی است كه از صفاتسلبيه حق تعالی بايد شمرده شود . توجيه عبارت صحيفه سجاديه در وحدانيت حق تعالی سؤال : تعبيری تقريبا به اين مضمون در " صحيفه سجاديه " هست كه "لك وحدانية العدد " . استاد : دو مضمون در " صحيفه سجاديه " هست : يكی " لك وحدانيهالعدد "، و ديگری " ليس لك وحدانيهالعدد ". اينها از جملههای معروفیاست كه به شرح آنها پرداخته اند و بررسی كردهاند كه آيا اين دو جمله بايكديگر تضاد دارند يا نه . در بعضی جاهای صحيفه لك وحدانيه العدد است ودر بعضی جاهای ديگر آن ليس لك وحدانيه العدد است . معنی جمله اول اين است كه وحدانيت عدد مال تو است ، يعنی [ اينوحدانيت ] فعل تو است . و معنی جمله دوم اين است كه تو متصف به آنوحدانيتی كه عدد به آن وحدانيت متصف است نيستی . در " نهجالبلاغه " مطلب به تعبيری بيان شده كه اين دو عبارت را باهم جمع میكند و نشان میدهد كه جمع اين دو تعبير درست است . در "نهجالبلاغه " هست كه " « الاحد لا بتأويل عدد » " ( 1 ) تو احد هستی ولینه آنگونه كه عدد واحد است ، و در عين حال عدد از آن تو است يعنی فعلتو است ، عدد وحدت خودش را از تو دارد . پس در آن تعبير كه میگويد "لك وحدانيةالعدد " منظور اين است كه عددپاورقی : 1 - [ خطبه 152 نهجالبلاغه فيضالاسلام ] . |