مثل اينكه از حرفش برمیگردد و میگويد : . . . 7 - شرط ديگر اين است كه فصل نمیتواند امر عدمی باشد بلكه هميشه امروجودی است . مثلا در مورد حيوان میگوئيم يا ناطق است يا غير ناطق . حالآيا " غير ناطق " میتواند فصل باشد ؟ نه . فصل به وجودی بودن اولی است. پس " ناطق " كه امر وجودی است میتواند فصل باشد ولی " غير ناطق "كه امر عدمی است نمیتواند فصل باشد . تناهی اجناس و فصول : آيا اجناس و فصول متناهی است يا نامتناهی ؟مثلا جنسی داريم كه جنس دارد و آن جنس نيز جنس دارد و . . . آيا اينسلسله متناهی است يا نه ؟ میگويند متناهی است . همين مسأله برای فصولمطرح است . در مورد فصول هم میگويند متناهی است . دليل و برهانی كه درمورد تناهی اجناس و فصول میآورند اين است كه چون جنس و فصل از ماده وصورت انتزاع میشود و در جای خود ثابت شده است كه مواد و صور متناهیاندلذا اجناس و فصول هم متناهیاند . گفتيم كه فصل انقسامی است در فعليت شیء ( يعنی در صورت شیء ) نه درماده شیء اكنون به توضيح بيشتر درباره اين مطلب میپردازيم : جريان يك امر را در طبيعت سه گونه میتوانيم توجيه و تبيين كنيم .مثلا انسان را در نظر بگيريد . از اول كه به صورت نطفه بوده تا هنگامیكه به صورت تام و تمام درآمده ، صدها حالت عارض آن شده است . يكسلسله از اين حالات جوهری است يعنی ملاك و منشأ اينها جوهر انسان استمثل احساس ، ادراك ، نمو ، تناسل ، همه اينها بازگشتش به صورت نوعيهاوست ولی هزاران عوارض ديگر مانند بلندی ، كوتاهی ، سفيدی ، سياهی ، .. . ديده میشود . اكنون منشأ اين حالات چيست ؟ در اينجا سه فرضيه وجوددارد : 1 - يك فرضيه اينكه منشأ همه اينها علل خارجی است . يعنی حتی اگر |