فصل سوم ابطال قول به تعليميات و مثل ( 3 ) [ ادامه نقد نظريات مختلف فيثاغوريان در انشاء عدد از وحدت ] برای نقل آراء فيثاغوريين نتوانستم منشأ ديگری را پيدا كنم كه بتوانيمبعضی از ابهامهای عبارت " شفا " را به وسيله آن حل كنيم . احتمالمیدادم كه در كتاب " الطبيعه " ارسطو باشد ، نگاه كردم ولی چيز قابلتوجهی نيافتم . بيشتر احتمال دادم كه در " رسائل اخوان الصفا " باشد ،چون آنها خيلی فيثاغوری هستند ، ولی چيزهائی كه میخواستيم آنجا نبود .البته چيزهائی بود ، ولی نه آن چيزهائی كه ما میخواستيم . در كتابهایديگر هم نديدم كه به تفصيل در اين مورد صحبت كند . از بحث پيش مقداری از عبارت مانده بود كه چون مطلبش را گفته بوديم[ بدان نمیپردازيم و از عبارت بعد شروع میكنيم ] :[ نقد نظريه سوم در انشاء عدد از وحدت ] در ابتدا بحث در اين بود كه عدد چگونه از وحدت پيدا میشود . آنجا سهنظريه بود : يكی نظريه " العدد العددی " ، ديگری نظريه " العددالتعليمی " ، و سومی نظريه " تكرار " . نظريه تكرار اينست كه هر عددیهمان وحدت است كه تكرار شده است . اثنين خود همان وحدت است ، كمااينكه ثلاث هم همان وحدت |