فصل اول لواحق وحدت : [ هوهويت ] ( 2 ) در اين مقاله كه سه فصل بيشتر نيست ، در فصل اول درباره لواحق وحدتبحث شده و فصل دوم و سوم وارد بحث مثل افلاطونی میشود كه شيخ بحث مثلرا در اينجا آورده است . شيخ برای اين سه فصل عنوان خاصی كه جامع اين سهفصل باشد انتخاب نمیكند ، فقط میگويد : " المقاله السابعه و فيها ثلاثهفصول : فصل فی لواحق الوحده . . . " : میگويد كه در اين فصل در عوارضوحدت بحث میكنيم از قبيل هوهويت و اقسام آن مانند مشابهت و مساواتكه از اقسام هوهويتند . آيا ميان اين سه فصل امر مشتركی هست ؟ادامه بحث حركت و اصل ثبات و هوهويت هوهويت از هوهو مشتق است ، يعنی او او است . اين همان معنائی استكه ما از آن در حمل استفاده میكنيم . كه البته معنايش اينست كه اوخودش خودش است . میگويند وقتی كه در حمل محمولی را بر موضوعی حملمیكنيم ، كثرت من جهه و وحدت من جهه شرط است . وحدت من جهه بدين علتشرط است كه تا وحدتی در كار نباشد حمل غلط است ، مثل اينست كه سنگهائیرا كنار يكديگر بگذارند و بخواهند حمل كنند . پس تا وحدتی در كار نباشدمحال است كه حمل صورت گيرد . شرط ديگر كثرت من جهه است ، موضوع ومحمول از جهتی بايد غيريت داشته باشند ، يعنی دو چيز باشند نه يك چيز .زيرا اگر كثرت نباشد حمل مفيد نيست . مثل اينكه بگوئيم " انسان انساناست " . حمل |