فصل سوم ابطال قول به تعليميات و مثل ( 2 ) [ تحليل نظرات سه گانه فيثاغوريان در انشاء عدد از وحدت ] " ويلزم القائلين بالعدد العددی المركبين منها صور الطبيعيات أنيعملوا أحد شيئين : اما أن يجعلوا للعدد المفارق الموجود نهايه ، فيكونتناهيه عند حد من الحدود دون غيره فی الاختراع الذی لا محصول له . أويجعلوه غير متناه فيجعلوا صور الطبيعيات غير متناهيه . . . " .در دو سه ورق پيش مطلبی داشتيم كه همانطوری كه همان جا هم عرض كرديم، مطلب مقداری برای ما مبهم ماند و نتوانستيم درست قانع شويم كه مقصودچيست ، در آن موقع گفتيم مطلب باشد تا وقتی به جائی برسيم كه شيخ درمقام رد آنها بر میآيد [ شايد روشن شود ] . حالا تقريبا به آنجا رسيدهايمولی باز هم چنانكه بايد مطلب حل نشده است ، شايد تا آخر فصل حل شود .آن مطلبی كه در دو سه ورق پيش مبهم ماند اين بود : شيخ بيان كرد كهفيثاغوريين در باب وحدت و پيدايش عدد از آن ، اقوال ثلاثهای دارند و سهنظريه بيان كردهاند . بعضی از آنها " رتبوا العدد علی وجه العدد العددی" و بعضی ديگر " رتبوا العدد علی وجه العدد التعليمی " . و دسته سوم" رتبوا العدد علی وجه التكرار " . خلاصه حرف اينست كه : از آنجا كه اينها وحدت را مبدأ دانستهاند وساير |