خلقت عقل و نفس و جسم و جرم " و كان خرينوس وزينون الشاعر متابعين لفيثاغورث علی رأيه فی المبدعوالمبدع الا أنهما قالا : الباری تعالی أبدع النفس والعقل دفعه واحده ، ثمأبدع جميع ما تحتهما بتوسطهما . وفی بدء ما أبدعهما لا يموتان ، ولا يجوزعليهما الدثور والفناء . وذكرا أن النفس اذا كانت طاهره زكيه من كلدنس صارت فی العالم الاعلی الی مسكنها الذی يشاكلها ويجانسها . وكانالجسم الذی هو من النار والهواء جسمها فی ذلك العالم مهذبا من كل ثقلوكدر " . فأما الجرم - الذی من الماء و الارض - فان ذلك يدثر و يفنی ، لانه غيرمشاكل للجسم السماوی ، لان الجسم المساوی لطيف لا وزن له و لا يلمس " .يك مطلب ديگری درباره عناصر چهارگانه داشتند و معتقد بودند كه هوا وآتش دو عنصر لطيف هستند و آب و خاك دو عنصر كثيف هستند . و در واقعاينها را متعلق به دو عالم میدانستند ، و كأنه فرشتهها را هم مختلفمیدانستند . مثلا بعضی از فرشتهها آبی و خاكی بودند و فرشتههای پستمحسوب میشدند كه رقی پيدا نمیكنند ، و بعضی از فرشتهها هوائی و آتشیهستند كه بالا میروند . و يا لااقل اينطور فكر میكردند كه در بعضی فرشتههادو عنصر آتش و هوا كه دو عنصر لطيف هستند بيشتر دخالت دارند و در بعضیفرشتهها چنين نيست . حرف ديگری زدند و فرق گذاشتند ميان جسم و جرم .تعبيرشان بگونهای است كه كأنه امور آتشين و هوائی را جسم میدانستند وخاك و آب را جرم میدانستند . اين سخن قابل توجيه است با آنچه كهديگران بعدها آمدند به جسم مثالی و جسم مادی تعبير كردند . با اين تفاوتكه فيثاغوريان گفتهاند جسم مثالی از نوع آتش و هوا است . علت اينعقيده هم اين بوده كه اينها میگفتند آتش و هوا ميل به بالا دارند و خاكو آب ميل به پائين دارند . از طرف ديگر عنصر فلك را هم يك عنصر لطيفجسمانی و غير جرمانی میدانستند . مثل اينكه میخواستند |