نظريات درباب معيار فعل اخلاقی الف . دگردوستی حال معيار فعل اخلاقی چيست ؟ برخی گفتهاند كه ملاك و معيار فعل اخلاقیاينست كه براساس غير دوستی باشد نه براساس خود دوستی . زيرا انساننمیتواند كار اراديش مثل حرف زدن يا قدم زدن انگيزه نداشته باشد . ولیيك وقت انگيزه انسان از كاری كه انجام میدهد ايصال نفع به خود يا دفعضرر از خود است كه اينچنين كاری را كار اخلاقی نمیناميم زيرا هر موجودزندهای به حكم طبيعت اوليه خودش غريزش دنبال جلب منافع برای خود و دفعمضرات از خود است . ولی همين قدر كه كار انسان از حوزه خودی و فردیخارج شد و جنبه غيردوستی به خود گرفت و برای جلب منافع برای غير يا دفعضرر از غير بود ، میشود كار اخلاقی . پس طبق اين نظريه هر عملی كه درحوزه خود دوستی است ، فعل غير اخلاقی ، و هر عملی كه در حوزه دگردوستیاست فعل اخلاقی ناميده میشود . اين بيان ، بيان تمامی نيست ، زيرا ممكن است همان غير خواهی ودگرخواهی هم در مواردی غريزی و طبيعی و به حكم و فرمان طبيعت باشد ، واين نمیتواند عنوان اخلاقی به خود بگيرد ، مثل محبت مادر - اعم از انسانو غير انسان - نسبت به فرزند خودش . هر حيوانی به حكم غريزه ، فرزندخود را دوست دارد . آيا ما میتوانيم محبتهای مادران نسبت به فرزندان راكه تحت تأثير طبيعت انجام میدهند كار اخلاقی بناميم ؟ آيا اين كار ،اخلاقی است يا طبيعی ؟ مادر به لحاظ غريزه ، بچهاش را در نهايت درجهدوست دارد و به حكم |