عادات انفعالی است كه در هر موردی بد است . ولی عادات فعلی را كهنمیشود به دليل اينكه عادت است گفت بد است . البته ممكن است به دليلديگری بد باشد ولی به دليل اينكه عادت است نمیتوان گفت بد است .مطلب ديگری كه بايد عنوان گردد و جلسه بعد روی آن صحبت شود اين استكه فرنگیها مطلبی را مطرح كردهاند تحت اين عنوان كه ملاك اخلاقی بودنچيست ؟ يعنی چه فعلی از افعال انسان را بايد طبيعی دانست و چه فعلی رااخلاقی ؟ البته اصل سؤال اينست كه آيا میتوان گفت فلان كار خوب است وفلان كار بد ؟ آيا میتوان گفت هر كار ارادی و اختياری انسان اخلاقی است ،يعنی ملاك كار اخلاقی را ارادی بودن ، و ملاك كار طبيعی را بلا اراده بودندانست ؟ مثلا حركت قلب كه يك فعل طبيعی است ، يا تنفس كه فعل نيمهطبيعی است اخلاقی نيست ، ولی راه رفتن يا غذا خوردن و يا حرف زدن كهيك فعل ارادی است اخلاقی است . نه ، اين حرف ، حرف درستی نيست .صرف ارادی بودن ، ملاك اخلاقی بودن نيست كه ما كاری را از نظر اخلاقیخوب بدانيم . ممكن است كسی ملاك فعل اخلاقی را اين بداند كه به غير ارتباط داشتهباشد ، يعنی نفع رساندن به غير يا ضرر رساندن به غير ، و به عبارت ديگريك سلسله عواطف مثبت و منفی نسبت به ديگران . اين هم درست نيست .اولا بسياری از افعال انسان اخلاقی است بدون اينكه ارتباط به غير داشتهباشد . ثانيا ممكن است فعلی ارتباط به غير داشته باشد و اخلاقی نباشد ،ريشهاش احساسات باشد ، مثل كار مادر كه تحت تأثير احساسات مادرانهخود به بچهاش خدمت |