است ، يعنی اول انسان بايد با خودش قرارداد امضاء كند ، كه اينها رااغلب روی كاغذ میآورند . روی كاغذ با خودشان شرط میكنند و پيمان میبندندكه اينگونه باشم ، چون اگر مشارطه نشود و اول انسان با خودش قراردادنبندد ، موارد را مشخص نكند و برای خودش برنامه قرار ندهد نمیداندچگونه از خودش مراقبه كند . مثلا اول با خودش يك قرارداد میبندد كه خوراك من اين جور باشد ،خواب من اين جور باشد ، سخن من اينجور باشد ، كاری كه بايد برای زندگیخودم بكنم اين جور باشد ، كاری كه بايد برای خلق خدا بكنم اين جور باشد ،وقت من اين جور بايد تقسيم بشود . اينها را در ذهن خودش مشخص میكند ،يا روی كاغذ میآورد و امضاء میكند ، و با خودش پيمان میبندد كه بر طبقاين برنامه عمل بكند ، و بعد هميشه از خودش مراقبت میكند كه همين طوریكه پيمان بسته رفتار بكند . همچنين در هر شبانه روز يك دفعه از خودشحساب میكشد كه آيا مطابق آنچه كه پيمان بستم عمل كردم ؟ آيا از خودمراقبت كردم يا نكردم ؟ اگر عمل كرده بود بعدش شكر و سپاس الهی و سجدهشكر است ، و اگر عمل نكرده بود مسأله " معاتبه " در كار میآيد ( يعنیخود را ملامت كردن ) اگر كم تخلف كرده باشد ، و " معاقبه " در كارمیآيد ( خود را عقوبت كردن ) اگر زياد تخلف كرده باشد ، كه آن عقوبتكردنها با روزهها و با كارهای خيلی سخت برخود تحميل كردن و مجازات كردنخود است . اينها از اصول مسلم اخلاق و تربيت اسلامی است . |