هر وقت میشود اميرالمؤمنين را با آن زيارت كرد ، و از مختصاتاميرالمؤمنين هم نيست ، هر امامی را با اين زيارت میتوان زيارت كرد ،با اين تفاوت كه آن يك كلمه " السلام عليك يا اميرالمؤمنين " درزيارت غير اميرالمؤمنين برداشته میشود [ و به جای آن ، عبارت مناسبگذاشته میشود ] . بعد از آن چند جمله مختصر كه سلام و اظهار ارادت به امام ، و شهادت بهاين است كه من شهادت میدهم كه تو در راه خدا آن جهادی را كه شايسته ولازم بوده انجام دادی و خلاصه من گواهی میدهم كه تو وظيفه خودت را آنچنانكه بايد انجام دادی ، سيزده جمله دارد كه اين سيزده جمله دعاست ، يعنیبعد از اينكه امام را زيارت میكنيم ، در حضور و در مشهد امام از خدایمتعال اين چيزها را میخواهيم . شاهد من ، دو جمله آن است . میخوانيم :« فاجعل نفسی مطمئنة بقدرك ، راضية بقضاءك ، مولعة بذكرك و دعائك ،محبة لصفوش اولياءك محبوبة فی ارضك و سمائك ، صابرش علی نزول بلاءك ،شاكرش لفواضل نعمائك ، ذاكرش لسوابغ آلائك ، مشتاقة الی فرحة لقائك ،متزودش التقوی ليوم جزائك ، مستنة بسنن اوليائك ، مفارقة لاخلاق اعدائك، مشغولة عن الدنيا بحمدك و ثنائك » جزء اين سيزده جمله ، اين دو جمله است راجع به محبت : خدايا منمیخواهم هم محب باشم هم محبوب ، هم دوست بدارم ، هم مرا دوست بدارند. اما كی را دوست بدارم ؟ « محبة لصفوش اولياءك » . دوستدار آنبرگزيدگان از اوليای تو باشم ، خلص اوليای تو . محبت خلص اولياء استكه مثل مغناطيس ، انسان را میكشد . |