است كه قابل اعتنا نيست . اسلام در تكاليف خود حرج ايجاد نمیكند ، يعنیاين مقدارها را از نظر اسلام تحريم نمیكنند ، به صورت مكروه ذكر میشود يامیگويند تركش مستحب است . ولی اگر يك چيزی زيانش قطعی باشد و مسلمبشود كه زيان دارد ، از نظر اسلام قطعا حرام است ، و اگر فقهاء در بعضیمسائل فتوا نداده باشند ، از اين لحاظ است كه به جنبه مطلب واقفنيستند ، يعنی مطلب برايشان روشن نيست كه آيا واقعا ضرر دارد يا ندارد. مثلا فتوا در مسئله كشيدن ترياك ، چنانكه مرحوم آقا سيد ابوالحسن دررساله " وسيلة النجاش " ذكر كرده چنين است : يك وقت میگوييم كه يكپك به ترياك زدن چطور است ( نه به صورت عادت درآمدن ) ؟ چون برمقياس ضرر است ، و اين ، آن مقدار معتقد به نيست پس حرام نيست ، ولیعادت كردن يعنی ترياك كشيدن به گونهای كه منجر به عادت شود ، و نيز هرمقدمهای كه موجب اين عادت گردد حرام است . و حال آنكه ما نه در قرآنچيزی در مورد ترياك داريم و نه در سنت . معتاد شدن به ترياك را فقط بهاين دليل میگويند حرام است كه زيان دارد . يا مثلا هروئين كه يك مسئلهجديدی است و در قديم نبوده ، چون محرز است كه يك امری است كه قطعازيان دارد ، در حرمتش هم شكی نيست . در مورد سيگار و قليان نيز به همينترتيب استدلال میشود . كلی آن اين است كه هر چيزی كه زيان دارد حراماست . ممكن است يك فقيهی خودش قليان و سيگار هم بكشد ، ولی او فكرنمیكند كه يك چيز پرضرری است ، اما فقيه ديگری كه به ضررهای ايندوآگاهتر است و برايش محرز است كه واقعا كشيدن آنها صدمه زدن به بدناست ، عمر را كوتاه میكند ، به |