انجام میدهم و عبادت میكنم ، پس نيازی به آن عبادت كه روحش ذكر خدا وخلوت با خدا و فراموش كردن غير خدا و انقطاع از غير خداست نيست . نه، آن عبادت در جای خودش به هر حال لازم است . اگر آن نباشد ، اين صورتنمیگيرد . و آن يعنی كاری كه محض عبادت است و هيچ مصلحتی غير ازعبادت ندارد . ما در اسلام دو جور كار داريم ، يك كار را اصطلاحا میگويند عبادت محض، يعنی كاری كه مصلحتی غير از عبادت ندارد ، مثل نماز . يك كارهای ديگرداريم كه مصلحتهای زندگی است و ما میتوانيم آنها را به صورت عبادتدرآوريم و بايد هم درآوريم . پس مطلبی كه جنابعالی فرموديد كه هر كاروقتی كه در راه رضای خدا و برای خدا باشد عبادت است ، بسيار مطلبدرستی است ولی به شرط اينكه اشتباه نشود كه پس اين بینياز كننده ماستاز آن عبادتيكه اصلا كارش فقط اين است كه انسان توجه به خدا دارد واستغفار میكند . نه ، اين ، انسان را از آن بینياز نمیكند . پيغمبر همهيچوقت خودش را از آن بینياز نمیدانست ، اميرالمؤمنين هم خودش را ازآن بینياز نمیدانست ، و هيچ انسانی از آن بینياز نمیشود . س : آيا انسان در كارها به هر حال تحت تأثير يك ميل نيست ؟ وقتیانسان كاری را انجام میدهد ، يا به خاطر حفظ آبرو است يا به خاطر مصلحتخود و يا به خاطر دستور دين كه اگر آن را انجام ندهد در خود احساسناراحتی میكند . پس به هر حال انسان كار را تحت تأثير يك كشش و يكنيرو انجام میدهد و اراده مستقل نيست . . . |