منهدم شود و اين بنيان از ميان برود . نه ، پرورش جسم به معنی واقعی آنكه تربيت و تقويت و سالم نگهداشتن و نيرومند كردن جسم است بدون شكممدوح است و تقريبا از ضروريات اسلام است . حتی فلسفه بسياری از امورديگر از قبيل نظافت ، غسلها و اينهمه دستور بهداشتی كه در اسلام هستتقويت جسم است . آن چيزی كه ما عجالتا اسمش را تن پروری گذاشتهايمهمان نفس پروری است . اينكه میگوئيم اسلام با تن پروری مخالف است ، مانفس پروری و به عبارت ديگر شهوت پروری را تن پروری ناميدهايم . شكندارد كه اسلام با آن مخالف است . ای بسا تن پرورهايی - به معنای نفسپرورهايی - كه جسم خود را تضعيف میكنند . آن آدمی كه تن پرور به معناینفس پرور و شهوت پرور است و دائما دنبال تنقل و انواع لذتهای جسمیاست ، اولين اثر كارهايش اينست كه جسمش را خراب و ضعيف میكند .معمولا پرورش واقعی جسم ملازم است با تحمل نوعی محروميتهای جسمانی ، يعنیبا تن پروری به آن معنا و نفس پروری به آن معنا جور در نمیآيد . پس مانبايد اشتباه كنيم و مبارزهای را كه اسلام با شهوت پروری و نفس پروریدارد ، به دليل اينكه ما اسم اينها را تنپروری گذاشتهايم ، با مبارزه باتن پروری كه پرورش واقعی جسم و نيرومند ساختن و با نشاط كردن آن استيكی بدانيم . اما اگر كسی تمام همش تقويت جسمش باشد ، نقص كارش اين نيست كهجسمش را تقويت كرده و مثلا نگذاشته دندانش خراب شود ، بلكه اينست كهجنبههای ديگر را مهمل گذاشته است . آن چيزی كه در مورد اين افراد بداست " حصر " است . |