تمثيل مولوی قویتر و ريشهدارتر میگردد . میگويد مردی خاری را در معبر مردم كاشت و مردم از اين بوته خار در رنج بودند . او قول داد كه سال ديگر آن را بكند ، و سال ديگر نيز كار را به سال بعد موكول كرد ، و سالهای بعد نيز به همين ترتيب عمل كرد . از طرفی درخت سال به سال ريشهدارتر میشد ، و از طرف ديگر خود او سال به سال ضعيفتر میگرديد . يعنی ميان رشد درخت و قوت او نسبت معكوس برقرار بود . حالات انسان نيز مانند خاربن و خاركن است . روز به روز صفات در انسان ريشههای عميقتری پيدا میكند و اراده انسان را ضعيفتر میكند . قدرت يك جوان در اصلاح نفس خود از يك پير بيشتر است .
خشكتر شود انعطاف آن كمتر میگردد ، و وقتی كاملا خشك شود يك حالت ثابت به خود میگيرد و تغيير نمیكند . مولوی میگويد : . . . ( 1 ) و روی مهر اول خيلی تكيه میكند ، يعنی محبتی كه پاورقی : |