يعنی اگر قبلا فكر میكرديم ، اين جور تصميم نمیگرفتيم كه تصميم گرفتيم .معنای اينكه انسان بايد روی كاری كه میخواهد انجام دهد فكر بكند ، ايناست كه به قول امروز به عكسالعملها و لوازم آن كار فكر كند ، كه اينكار چه اثری به دنبال خود میآورد ؟ چه عكسالعملهايی ايجاد میكند ؟ مرابه كجا خواهد كشاند ؟ و به تعبيری كه پيغمبر اكرم فرمود : عاقبت آنچيست ؟ عاقبت بينی شخصی آمد خدمت رسول اكرم و عرض كرد : يا رسولالله ! به من نصيحتی وموعظهای بفرمائيد . نوشتهاند كه ايشان سه بار اين جمله را تكرار كردند ،فرمودند : آيا اگر من بگويم تو به كار میبندی ؟ گفت : بله . ( البته اينتكرار برای اين بود كه جملهای كه میخواستند بگويند ، بيشتر در ذهنش رسوخپيدا بكند و بفهمد كه جمله با ارزشی است و نبايد فراموش بكند ) . بعدفرمود : « اذا هممت بامر فتدبر عاقبته » ( 1 ) . هرگاه میخواهی كاری راانجام دهی ، اول درباره عاقبت آن كار تدبر كن ، بعد تصميم بگير .اساسا لغت تدبر كه از ماده " دبر " هست ، همان مفهوم عاقبت بينیرا دارد . " تدبر " و " ادبار " از يك ماده هستند . اقبال و ادباركه ما میگوئيم ، " اقبال " رو آوردن است و " ادبار " پشت كردن . "تدبر " معنايش اين است كه انسان آن نهايت امر ، آن عاقبت كار ، و آنپشت سر كار را ببيند تنها چهره كار را نبيند . هر كاری يكپاورقی : . 1 بحار . 339 / 71 |