آخرهايش را نگاه كن " . و همين است كه در ادبيات اسلامی تحت عنوان "آخر بينی " آمده است ، مخصوصا در " مثنوی " در اين زمينه زياد بحثشده است . میگويد :
لزوم توأم بودن عقل و علم مسأله ديگر اينست كه عقل و علم بايد با يكديگر توأم باشد ، و اين نكتهبسيار خوبی است . اگر انسان تفكر كند ولی اطلاعاتش ضعيف باشد ، مثلكارخانهای است كه ماده خام ندارد يا ماده خامش كم است ، قهرا نمیتواندكار بكند يا محصولش كم خواهد بود . محصول بستگی دارد به اينكه ماده خامبرسد . اگر كارخانه ماده خام زياد داشته باشد ولی كار نكند باز فلج استو محصولی نخواهد داشت . حضرت در آن روايت میفرمايد : « يا هشام ثم بين ان العقل مع العلم »عقل و علم بايد توأم باشد . عرض كرديم علم ، فراگيری است ، به منزلهتحصيل مواد خام است ، عقل ، تفكر و استنتاج و تجزيه و تحليل است .آنگاه حضرت استناد میكنند به آيه : " « وتلك الامثال نضربها للناس ومايعقلها الا العالمون »" ( 3 ) . ببينيد عقل و علم چگونه با هم توأم شدهاست .پاورقی : . 1 خاصيت هوی اينست كه به زمان حال توجه دارد . . 2 يعنی بیدين است . . 3 سوره عنكبوت ، آيه 43 : اين مثلها را برای مردم میزنيم و جزدانشمندان تعقل نمیكنند . |