حضرت به طور كلی دستور محاسبه میدهد ، ولی در روايات ما تفسير بيشتراين مطلب اين است كه فرمودهاند : « ليس منا من لم يحاسب نفسه فی كليوم » ( 1 ) . " هر كسی كه هر شبانهروز يك بار به حساب خودش رسيدگینكند او از ما نيست " . چون اغلب شما پزشك هستيد به شما مثال ذكرمیكنم . شما كه كار پزشكی داريد ، با اينكه كسی از شما حساب نمیكشد ،ولی آخر شب آن صندوقتان را يك حسابی میكنيد كه امروز چقدر درآمد داشتيد، و اگر در كار بيمارهايتان دقيق باشيد يك صورتی از بيمارهايتان داريد ،يك حسابهايی داريد ، حساب میكنيد كه امروز چقدر و چگونه كار كردم .همين جور بلبشو كه هيچ حسابی در كار انسان نباشد نيست . يكی از مفاخر دنيای اسلام در اخلاق اين است كه به الهام همين دستورها مايك سلسله كتابها داريم در زمينه " محاسبة النفس " . سيدبن طاووس "محاسبةالنفس " نوشته ، كفعمی " محاسبةالنفس " نوشته ، و در اغلبكتب اخلاقی اسلامی و شايد در همه كتب اخلاقی - كه خواستهاند استيفاء كنند- اين مسأله مراقبةالنفس و محاسبة النفس را مطرح كردهاند . مشارطه ، معاتبه ، معاقبه از نظر اسلام اگر كسی بخواهد خودش را تربيت كند ، اولين شرط ، مراقبهاست ، منتها میگويند قبل از مراقبه و محاسبه يك چيز هست ، و بعد ازمراقبه و محاسبه نيز يك چيز . قبل از مراقبه " مشارطه "پاورقی : . 1 " كافی " ج 2 ، ص . 453 |