آن خاطره فكر گناه باشد . پس دو مسئله است : مسئله اينكه آيا فكر گناهخودش يك چيز بدی هست يا نه ؟ و مسئله اينكه آيا فكر گناه ولو آنكه آنگناه قهرا انجام نشده باشد عينا مثل خود گناه است ؟ كه گفتيم اينجورنيست . ولی در فكر كار خوب اينجور هست ، و گفتهاند اگر انسان تصميم بهكار خوبی بگيرد ولی بعد عملا توفيق پيدا نكند و مانع پيدا بشود ، خداوندمتعال با او همانجور رفتار خواهد كرد كه با [ عامل آن كار خوب ] . دراين زمينه زياد داريم . در نهجالبلاغه است ( 1 ) كه اميرالمؤمنين از جنگجمل برمیگشتند ، شخصی عرض كرد : يا اميرالمؤمنين وددت ان اخی فلانا كانشاهدنا . دوست داشتم برادرم فلان كس ( 2 ) هم با ما در اين جنگ میبود ودر اين جهاد شركت میكرد . فرمود : « اهوی اخيك معنا » ؟ آيا ميلش ودلش با ماست ؟ يعنی واقعا میخواست با ما باشد ولی عملا توفيق پيدا نكرد؟ يا نه ، اگر هم میبود دلش نمیخواست با ما باشد ؟ گفت : چرا ، دلشمیخواست با ما باشد ، ولی متأسفانه اينجا نبود . فرمود : پس با ما بود: « فقد شهدنا » . بعد فرمود : و همچنين نه تنها او با ما بود ، بلكهافرادی با ما بودند كه هنوز در صلب پدران و در شكمهای مادران هستند ، وافرادی كه « سيرعف بهم الزمان » زمان بعدها آنها را از بينی خودش بيرونمیريزد ، يعنی مردمی كه مثلا در هزار سال بعد میآيند با ما خواهند بود ،ولی مردمی كه دلشان با ماست و به گونهای هستند كه اگر میبودند واقعاشركت میكردند ، همان كه ما به دروغش میگوئيم پاورقی : . 1 خطبه . 12 . 2 معلوم نيست برادر صلبیاش بوده يا برادر ايمانیاش . |