قالبگيری روح اينها پيشنهاد میشود ؟ زن از نظر آنچه كه ما خلق میناميمدر يك قالب بايد ساخته بشود و مرد در قالب ديگر ؟ اگر اينطور است پسمعلوم میشود پايه اين حرف كه خلق ، يك حقيقت مطلق و ثابتی است متزلزلاست و اين سخن اساسی ندارد . اولين دليلش اين است كه در مورد زن و مردفرق میكند . در نهجالبلاغه جملهای هست كه ممكن است همين جمله را كسی طرح بكند .میفرمايد : « خيار خصال النساء شرار خصال الرجال » . بهترين خصلتها وخويهای زنان همان بدترين خصلتهای مردان است ، يعنی چيزهايی كه برای زنبهترين خصلت است ، برای مرد بدترين خصلت است . سه چيز را ذكر میكند :« الزهو » ( تكبر ) « والجبن » . ( جبان بودن ، ترسو بودن ) « والبخل » (بخيل و ممسك بودن ) . میدانيم كه تكبر يك خلق بسيار بد معرفی شده استو حتی از نظر روانی يك نوع بيماری روانی تلقی میشود . جبن و ترس هم كهمعلوم است ، ضعف و ناتوانی است . بخل و امساك هم كه پول دوستی و مالدوستی است . اينها كه برای مردها بدترين خلق و خويهاست ، در نهجالبلاغهمیگويد بهترين خلق و خوی زن است و زن بايد اين خلقها را داشته باشد .اين چطور میشود؟ بعد حضرت توضيحی میدهند كه اين توضيح مشكل را حل میكند.« فاذا كانت المرأش مزهوش لم تمكن من نفسها » . زن وقتی كه متكبر باشد، مرد بيگانه را به خود راه نمیدهد ، و به عبارت ديگر ميان خود و ميانمرد بيگانه حريم و دور باش ايجاد میكند . « واذا كانت بخيلة حفظتمالها و مال بعلها » . اگر ممسك باشد مال خود و شوهر را |