سوار است نه اختيار سوار دست مركب . يعنی او فرمان میدهد ، اين عملمیكند ، لجامش را به هر طرف متمايل كند ، به همان سو میرود بدون آنكهلگدپرانی و چموشی كند . و هيچ مكتب تربيتی در دنيا اعم از مادی يا الهی پيدا نشده است كهبگويد خير ، تقويت اراده يعنی چه ؟ ! انسان بايد صد درصد تسليم ميلهایخودش باشد و هر طور كه خواهش نفسانی او حكومت كرد ، همانطور عمل كند .بله ، مردم اينجوری در دنيا زيادند اما يك مكتبی كه مدعی تربيت انسانباشد و از اين اصل طرفداری بكند وجود ندارد . سارتر و امثال او (اگزيستانسياليستها ) چيزهايی گفتند در موضوع آزادی كه نتيجه منطقی حرفآنها همين بود ، و به آنها در اين زمينه خيلی انتقاد كردند ، و لهذا كمكمكار به جايی رسيد كه در خود اروپا اگزيستانسياليسم مساوی شد با كامجويی وشهوترانی و لااباليگری و بیبندو باری . ولی بعد آنها هم در مقام توجيهبرآمدند كه نه ، از مكتب ما سوء استفاده كردهاند ، مكتب ما چنين چيزینمیگويد . ايمان ، ضامن حكومت اراده غرضم اين جهت است كه هيچ مكتبی در دنيا پيدا نمیشود كه در اينكهاراده بايد بر ميلهای انسان حكومت بكند ، كوچكترين ترديدی داشته باشد .بحث در ضمانت اجرائی مطلب است كه راه اين مطلب چيست . آيا همينقدركه گفتيم اراده و در نتيجه عقل بايد بر ميلها حاكم باشد ( اراده همان قوهاجرائی عقل است ) ، با يك بايدی كه ما گفتيم ، فورا ديگر عقل و ارادهدر وجود ما بر ميلها |