روش ملامتيان اين از قدس و تقوا نيست كه من جوری باشم كه مردم مرا دشمن داشتهباشند . روش ملامتيان از متصوفه چنين بود . يك فرقه از فرق متصوفه بهنام ملاميه يا ملامتيان معروفند . راهی كه اينها برای جهاد با نفس به خيالخودشان انتخاب كرده بودند اين بود كه كاری بكنند كه مردم از اينها تنفرداشته باشند و به اينها ظن بد ببرند . مثلا شخص شراب نمیخورد ولی تظاهربه شرابخواری میكرد ، شيشه شراب را با خودش میبرد اين طرف و آن طرف ،و در خانه شيشه شراب میگذاشت ولی شراب نمیخورد كه مردم بگويند اوشرابخوار است . يا نماز میخواند ولی نماز را هميشه جوری میخواند كه احدینفهمد . تا مردم بگويند او نماز نمیخواند .داستان اديب نيشابوری در مشهد يك كسی بوده به نام اديب نيشابوری . بعد از او كس ديگری بهنام اديب ثانی بوده كه الان هم هست . اين دومی را من خيلی ديدهام وواقعا هم آدم خوبی است ، يعنی خيلی خوبيها دارد و مرد با ايمانی است .ولی اين دو نفر ، هم آن اديب و هم اين اديب ، كوششی داشتند بر ضدرياكاران ، يعنی اعمالی بر ضد رياكاران انجام میدادند . رياكاران تظاهرمیكنند به عبادت ، و عبادت نمیكنند ، اينها به عكس ، تظاهر میكردند بهاينكه ما عبادت نمیكنيم ولی در سرالسر عبادت میكردند . مثلا هيچوقت كسیاينها را نديده بود كه بروند زيارت حضرت رضا ، ولی گاهی ديده شده بود |