در اين مورد جای اين كه بخواهيم بحث زيادی بكنيم نيست ، چون هر كس میداند كه در اسلام دعوت به علم زياد شده و تحصيل علم فوقالعاده تشويق گرديده است ، و خود تاريخ اسلام حكايت میكند - و اشخاص بی غرض ، همه تأييد كرده اند - كه پيدايش تمدن عظيم اسلامی كه از همان قرن اول پايه گذاری و آغاز شد - بلكه از زمان پيغمبر اكرم خواندن و نوشتن و با سواد شدن و تعليم دادن و زبانهای مختلف ياد گرفتن شروع شد ، و از علوم دينی آغاز شد و بعد رسيد به علوم طبيعی و علوم فلسفی ، طب و غيره - ريشهاش تشويق فوقالعادهای بود كه اسلام به تحصيل علم كرد و اين برای مسلمين يك امر مقدس بود . تعصب ، سد راه علم علم را میگيرد ، و میدانيم كه در اسلام با تعصب و عصبيت ، شديد مبارزه شده . در نهجالبلاغه خطبهای است به نام خطبه " قاصعه " كه بزرگترين خطبههای اميرالمؤمنين است . اصلا محور اين خطبه تعصب و تكبر است ، چون عرب تعصب زيادی دارد . اميرالمؤمنين با اعراب راجع به اين خصلت تعصبشان شديد مبارزه میكند و بديهای تعصب را ذكر مینمايد كه تعصب چنين و چنان است ، و در آخر میگويد : اگر بناست انسان نسبت به چيزی تعصب داشته باشد « فليكن تعصبكم لمكارم الخصال » . تعصبتان در مورد خوبيها و فضيلتها باشد ، نسبت به فضيلتها تعصب داشته باشيد ، نه نسبت به اين امور كه مثلا من چرا بروم پيش فلان كس درس بخوانم ، در |