انسان اسلام يا انسان جامع يك نكته را بايد عرض بكنم كه اين معانی عالی به اصطلاح عرفانی چون درميان ما به يك شكل بدی تعليم شده است ، به اصطلاح امروزيها گريز ازبيرون تلقی شده و بلكه ريشهاش هم گريز از بيرون تلقی گرديده است .البته يك توجيهات خيلی بیربطی هم در اين زمينهها میكنند كه هميشه وقتیكه افرادی از بيرون مأيوس میشوند ، به درون خودشان يعنی به خيالاتخودشان پناه میبرند . ( كه خود نمونههای اسلام بر ضد اين مطلب است ) .مطلب اينجور نيست . البته قبول داريم كه خيلی افراد يك راه انحرافی دراين زمينه رفتهاند و شايد همين ، بهانهای شده برای آنها برای فرار ازمسؤوليتهای اجتماعی ، ولی انسان اسلام ، انسان جامع است . ما هميشه بايدعلی ( ع ) را نمونه قرار بدهيم . همين علی كه در خلوت عارفانه خودشاينچنين است ، ما میبينيم در مسؤوليتهای اجتماعی ، حداعلی حساسيت رادارد ، و انسانی كه اسلام میخواهد ، چنين است . غرضم اينست كه شما از اين مطلب فورا ذهنتان به آن سو نرود كه يا اينطرف را انكار بكنيد يا بگوئيد حالا كه اينجور است پس راه اين است ومسؤوليتهای اجتماعی وجود ندارد . نه ، انسان اسلام انسان جامع است . اينرا ما به عنوان يكی از ابعاد وجود انسان داريم بيان میكنيم . ما كه انسانرا يك موجود يك بعدی معرفی نمیكنيم كه يك بعد بيشتر ندارد و آن بعدشهم اين است ! به قول خود عرفا : انسان ناقص ، انسانی كه هنوز عرفانشبه كمال نرسيده ، |