سرنوشت خود میگردد . تسلط بر نفس راجع به مسئله اراده و به تعبير ديگر تسلط بر نفس و مالكيت نفس ،آنچه كه در دستورهای اسلامی در اين زمينه رسيده است تحت عنوان تقوا وتزكيه نفس ، آنقدر زياد است كه ضرورتی ندارد ما به عنوان يك شاهد ،دليل بياوريم كه بله ، در اسلام به مسئله تقويت اراده توجه شده است .همينقدر برای اينكه نمونهای به دست داده باشيم ، جملهای را از نهجالبلاغهنقل میكنم كه جمله بسيار عالی و زيبايی در اين زمينه است . اميرالمؤمنين تعبيری دارند ، اول درباره خطا و گناه میفرمايند : « الا وان الخطايا خيل شمس ، حمل عليها اهلها » . " مثل گناهان ، مثل اسبهایچموش است كه اختيار را از كف سوار میگيرند " . میدانيم گناه از آنجا پيدا میشود كه انسان تحت تأثير شهوات و ميلهاینفسانی خودش برخلاف آنچه كه عقل و ايمانش حكم میكند ، عملی را انجاممیدهد . ايشان میفرمايند حالت گناه ، حالت از دست دادن انسان مالكيتنفس خود را است. آن وقت در مورد تقوا كه نقطه مقابل آن است میفرمايد:« الا و ان التقوی مطايا ( 1 ) ذلل ( 2 ) . » ولی مثل تقوا ، مثل مركبهایرام است كه اختيار مركب دستپاورقی : . 1 " مطايا " جمع مطيه به معنی مركب است . . 2 نهجالبلاغه ، خطبه . 16 |