است غير از پرورش تن به معنی بهداشت است . آن تن پروری در واقع نفسپروری است كه اغلب بر ضد بهداشت جسم و پرورش جسم - به اين معنا كهگفتيم - میباشد . آن تن پروری كه بد است معنیاش اين است كه انسان نفسپرور و شهوتران باشد ، يعنی هميشه دنبال تمايلات نفسانی خود باشد ، وربطی به مسئله رشد جسم ندارد ، و اتفاقا قضيه درست برعكس است ، يعنیاگر انسان زياد دنبال پرورش تن به معنی نفس پروری برود به جسمش زيانمیرساند . آدم نفس پرور فقط درباره شكمش فكر میكند كه لذت شكم را هرچه بيشتر ببرد ، و شك ندارد كه كسی كه میخواهد جسمش را سالم نگهداردنمیتواند اينجور باشد ، بلكه بايد با شكم پرستی مبارزه كند . يك آدمتنبل و تن پرور دنبال لذتهای ديگر است . شب تا صبح نمیخوابد برای اينكهدر فلان مجلس عيش شركت كند . پدر جسم و اعصاب خودش را درمیآورد . اينتن پروری به معنی نفس پروری است و بر ضد پرورش جسم به معنی بهداشتجسمی میباشد . به هر حال آن تن پروری كه اينهمه در كلمات شعراء و عرفاءو ادباء ما آمده است و تعبير ادبی فارسی هم هست - و در عربی نيز ممكناست در زبان شعراء آمده باشد - و آن را تن پروری میگويند چون شهواتمربوط به جسم است ، آری آن تن پروری غير از مسئله رشد دادن و پرورشواقعی نيروهای جسمانی است ، و بلكه اين دو ، تا حدی بر ضد يكديگرند ،يعنی اگر انسان بخواهد جسمش را پرورش دهد به اين معنی كه براساسطبيعت تكميلش كند و سلامتش را حفظ نمايد به گونهای كه از آسيبها وبيماريها دور بماند و عمرش را طولانی كند ، بايد با آن نوع تن پروری |